رجعت در قرآن

رجعت در قرآن
فاطمه پورمحمدی
از باورهای ویژة شیعیان، اعتقاد به رجعت و حیات مجدد افراد و گروه‌های خاص در پایان تاریخ و ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. رجعت، باوری است که مخالفان، با پرسش‌ها و شبهه‌ها فراوانی درصدد مخدوش جلوه دادن آن بر آمده‌اند؛ از این رو برای اثبات و تقویت باورداشت رجعت و نیز برای پاسخ‌گویی به شبهه‌ها و سؤالات مخالفان، پژوهش دربارة رجعت ضروری است.
 کلید واژه : رجعت، ،فلسفه رجعت، ، شبهات رجعت
مقدمه
رجعت در لغت به معناى «بازگشت» بکار مى رود و در اصطلاح به بازگشت گروهى از مردگان به این جهان هم زمان با قیام جهانى حضرت مهدى ـ ارواحنا فداه ـ گفته مى شود، و طبعاً بازگشت این گروه قبل از فرا رسیدن رستاخیز خواهد بود. روى این اصل گاهى از رجعت در شمار رویدادهاى قبل از قیامت یاد مى شود و گاهى در زمره حوادث مربوط به ظهور مهدى منتظر مذکور مى گردد. ولى باید دانست که مسأله رجعت از دیدگاه شیعه رویدادى است مستقل از دو موضوع یاد شده (قیامت و ظهور حضرت مهدى(علیه السلام))، اگر چه بین هر سه موضوع پیوند زمانى برقرار است.
اما برخى نویسندگان مسلمان در عین اینکه برخى از آیات قرآن و روایات از بازگشت گروهى از انسانها به دنیا پیش از برپائى رستاخیز گزارش مى دهند، در گذشته و حال در کتاب هاى خود به نقد اصل رجعت پرداخته، شبهاتى پیرامون آن وارد کرده اند .
در مقاله حاضر به مفهوم شناسی و فلسفه رجعت، رجعت در متون دینی و از دید گاه دانشمندان پرداخته شده است و علاوه بر استفاده از کتب از نرم افزارهای جامع التفاسیر و کتاب های اسلامی اینترنتی و نرم افزار جامع الاحادیث نیز استفاده شده است.

مفهوم شناسی رجعت
معنای لغوی
رجع:رجوع و رجعى بمعنى بر گشتن و برگرداندن لازم و متعدى هر دو آمده است همچنین است رجعان (بضم اول) و مرجع که مصدر میمى است.
«فَرَجَعَ مُوسى‏ إِلى‏ قَوْمِهِ غَضْبانَ أَسِفاً» طه: 86. موسى خشمگین و اندوهناک بقوم خویش برگشت.
«فَإِنْ رَجَعَکَ اللَّهُ إِلى‏ طائِفَةٍ مِنْهُمْ فَاسْتَأْذَنُوکَ لِلْخُرُوجِ فَقُلْ لَنْ تَخْرُجُوا مَعِیَ أَبَداً» توبه: 83. رجوع در این آیه متعدى بکار رفته یعنى: اگر خدا تو را بسوى گروهى از منافقین برگرداند و از تو براى خروج بجنگ اجازه بخواهند بگو: هرگز با من خارج نخواهید شد. همچنین است آیه «فَرَجَعْناکَ إِلى‏ أُمِّکَ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُها» طه: 40.
«ذلِکَ رَجْعٌ بَعِیدٌ» ق: 3. «إِنَّهُ عَلى‏ رَجْعِهِ لَقادِرٌ» طارق: 8. رجع در آیه اول لازم و در دوّمى متعدى است.تراجع بین الاثنین است «فَلا جُناحَ عَلَیْهِما أَنْ یَتَراجَعا» بقره: 230.
(تُرجعون) «وَ اللَّهُ یَقْبِضُ وَ یَبْصُطُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ» بقره: 245. در بسیارى ازآیات که کلمه «تُرْجَعُونَ» و «یَرْجِعُونَ» ذکر شده لازم است آن را حال معنى کرد نه استقبال یعنى الآن بسوى خدا بر گردانده میشوید زیرا ما هر آن در حال باز گشت بسوى خدائیم تنها مرگ باز گشتن بسوى خدا نیست «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» بقره:156
«إِنَّ إِلى‏ رَبِّکَ (الرُّجْعى‏)» علق: 8. رجعى همانطور که گفته شد بمعنى رجوع است یعنى: بر گشت بسوى پروردگار تو است.
«إِلَى اللَّهِ (مَرْجِعُکُمْ) جَمِیعاً» مائده:105. مرجع چنانکه گفته شد مصدر میمى و بمعنى رجوع است و آن شانزده بار در قرآن آمده است. (قریشی علی اکبر،1371، ج‏3، ص: 57)
رجع: الیَّ الشی‏ءَ: آن چیز را به من برگردانید،- هُ: آن چیز را بازگردانید،- على الغَریم: وام را از بدهکار مطالبه کرد،- تِ المرأة جلبابَهَا: آن زن چادر خود را بر چهره برگردانید و روى خود را پوشانید،- النّاقةَ: ماده شتر را فروخت و با پول آن همانند آنرا خرید. (مهیار رضا،1371،ص 40)
رجعت از ریشه «ر ج ع» عربی و در لغت به معنای یکبار بازگشتن است.( ابن منظور۱۴۰5 ق، ج ۸، ص 114)
...................................
لطفاً به ادامه مطلب بروید
ادامه نوشته

شرایط و نشانه های ظهور امام مهدی علیه السلام

شرایط و نشانه های ظهور امام مهدی علیه السلام

نشانه های ظهور چیست و آیا هر نشانه ای دلیل بر ظهور حتمی منجی عالم بشریت است؟

«ظهور» در فرهنگ مهدویت به معنای فرجام پنهان زیستی و آغاز بزرگ ترین تحول تاریخ به دست موعود امت ها و ملت ها و آخرین ذخیره الهی، حضرت مهدی علیه السلام است .

این آشکار شدن بهار بشریت و نوروز حقیقی انسانها، که آرزوی تمامی صالحان تاریخ است، تنها در علم و اراده خداوندی است .

چون آن حضرت از پس پرده پنهان زیستی ظاهر شود، همه آفرینش به شوق چنان واله و شیدا شوند که وصف ناپذیر است .

اگر چه از پاره ای سخنان معصومین علیه السلام به دست می آید که تمامی دوران زندگی حضرت مهدی علیه السلام پس از دوران غیبت، عصر ظهور است، ولی به نظر می رسد برخی کلمات دیگر از ظهور، به عنوان آغازین مرحله آن رویداد عظیم یاد نموده است و این مرحله، فقط به معنای آشکار شدن با ویژگی های خاص خود است و مراحل بعدی عبارت است از قیام و مبارزه آن حضرت با طاغیان و ستم گران و برپایی حکومت عدل و قسط بر تمامی گستره زمین .

بنابراین عصر روشن ظهور را می توان به مراحل ذیل تقسیم نمود:

1 . نخست همان مرحله ظهور و آشکار شدن است که به مجرد پاره شدن پرده غیبت حاصل می شود و پس از آن، حضرت به معرفی خویش، برنامه های الهی و جمع آوری یاران می پردازد که در این فاصله، رخدادهایی به وقوع می پیوندند .

آن گاه که همه اهل زمین نسبت به امام علیه السلام شناخت پیدا کردند و حجت بر همگان تمام گشت، یاران او از سراسر گیتی گرد می آیند و صف حق از باطل جدا می شود .

2 . در این مرحله نوبت به قیام و مبارزه با ...............................

لطفاً به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

علل غیبت امام زمان(عج)چیست؟

علل غیبت امام زمان(عج)چیست؟

غیبت امام زمان (عج)از اموری است که عقل بشر به تنهایی از کشف همه ی اسرار آن ناتوان است و پیوسته مورد سؤال قرار گرفته و فکرها را مشغول نموده است; ولی باید توجّه داشت که بر اساس برخی روایات، علّت و فلسفه ی واقعی غیبت امام مهدی(علیه السلام)سرّی از اسرار الهی است که حکمت آن بر بندگان پوشیده است و جز خدا و امامان معصوم(علیهم السلام)کسی از آن اطلاع کافی و کامل ندارد و تنها بعد از ظهور آن حضرت این مطلب روشن خواهد شد; لذا پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) می فرماید:

یا جابر! انّ هذا الأمر امرٌ من أمر الله و سرّ من سرّ الله، مطوّی عن عباده فایّاک والشّک فی أمر الله فهو کفر[1]; ای جابر! (غیبت امام زمان) سرّی از اسرار الهی می باشد که بر بندگان پوشیده است. مبادا در امر خدا شک کنی، چرا که تردید در امر خدا کفر است.

عبدالله بن فضل هاشمی روایت کرده است:

از امام صادق(علیه السلام) شنیدم که می فرمود: همانا برای «صاحب الامر» غیبتی تخلف ناپذیر است، به طوری که اهل باطل در آن تردید می کنند.

عرض کردم: یابن رسول الله! چرا غیبت می کند؟

فرمود: به علتی که به ما اجازه نداده اند آشکار سازیم.

عرض کردم: چه حکمتی در غیبت اوست؟

فرمود: همان حکمتی که در غیبت حجّت های پیش از او بوده است. حکمت غیبتِ قائم بعد از آمدن خود او ظاهر می شود، چنان که حکمت سوراخ کردن کشتی توسط خضر و کشتن آن بچه و تعمیر دیوار، برای حضرت موسی(علیه السلام)ظاهر نگشت، مگر موقعی که خواستند از هم جدا شوند.[2]

بنابراین، نمی توان به همه ی اسرار غیبت آن حضرت پی برد; امّا با استفاده از روایات معصومین(علیهم السلام) به برخی از این حکمت ها اشاره می کنیم:

.................................

لطفاً به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

منظور از آسمان ها و زمین های هفت گانه چیست؟

منظور از آسمان ها و زمین های هفت گانه چیست؟

آیه ۱۲ سوره طلاق مى فرمايد: «خداوند همان كسى است كه هفت آسمان را آفريد» (اللّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماوات).

«و از زمين نيز همانند آن» (وَ مِنَ الاْ َرْضِ مِثْلَهُنَّ).

يعنى همان گونه كه آسمان ها «هفتگانه»اند زمين ها نيز هفتگانه مى باشند، و اين تنها آيه اى از قرآن مجيد است كه اشاره به زمين هاى هفتگانه مى كند.

اكنون ببينيم منظور از اين آسمان هاى هفتگانه و زمين هاى مشابه آن چيست؟

ممكن است، منظور از عدد هفت، همان كثرت باشد; زيرا اين تعبير در قرآن مجيد و غير آن، گاه به معنى كثرت آمده است، مثلاً مى گوئيم: اگر هفت دريا را هم بياورى كافى نيست.

بنابراين، منظور از هفت آسمان و هفت زمين، تعداد عظيم و كثير كواكب آسمانى و كراتى مشابه زمين است.

اما، اگر عدد هفت را براى «تعداد» و شماره بدانيم، مفهوم آن وجود هفت آسمان مى شود، و با توجه به آيه 6 سوره «صافات» كه .......................

 لطفاً به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

جايگاه نفس كجاست؟

پرسش :

با وجود اينكه فكر و اراده وابسته به نفس است و وجود نفس مستقل از آنها، جايگاه نفس كجاست؟

پاسخ :

پاسخ در چند محور ارائه مي شود:
اگر خود نفس بخوبي شناخته شود بسياري از پرسش هاي مرتبط با آن پاسخ خود را دريافت خواهد كرد. قبل از ارائه تعريفي از نفس لازم است اشاره شود كه شناخت نفس جزء پيچيده ترين مسايل فلسفي و معارف الهي محسوب مي شود و حكماي بزرگ دربارة نفس ديدگاه هاي متعدد و مختلف ارائه كرده اند. كه در اين جا از مجموع سخنان آنها تعريفي دربارة نفس ارائه مي شود: مفهوم نفس به طور اجمال عبارت از قوه اي است كه در جسم موجود است يا به آن تعلق مي گيرد و منشاء آثار گوناگون مي گردد. توضيح آن كه برخي از اجسام داراي آثار يكنواخت اند مثلاً آتش هموراه داراي اثر سوزندگي يا ايجاد حرارت است. يا مثلاً يخ همواره سرد است و مانند آن. اما برخي اجسام آثار گوناگون از آنها ظهور مي كند مثلاً انسان آثار مختلف ادراكي و تحريكي دارد همه اين آثار گوناگون از يك مبداء سرچشمه مي گيرد كه نام آن (نفس) است.[1]
2. نكتة دوم دربارة چيستي حقيقت و ماهيت نفس است در اين باره فلاسفه ديدگاه هايي كاملاً متفاوت ارائه كرده اند مثلاً قبل از صدالمتألهين حكما بر آن بودند كه نفس در حدوث و بقاء مجرد است يعني ........................

 لطفاً به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

ديدگاه اسلام درباره ماهيت روح و امكان تناسخ آن چيست؟

ديدگاه اسلام درباره ماهيت روح و امكان تناسخ آن چيست؟

ماهيت روح‏
يك. روح موجودى «امرى» است اسراء (17)، آيه 85.؛ اما عالم امر چه خصوصيتى دارد كه روح آن خصايص را دارا است؟ براساس آيات قرآن: «امر» همان كلمه ايجادى خداوند يا فعل خاص او است كه اسباب امكانى در آن راه ندارد و موجوداتى كه محتاج خصوصيات قابلى نيستند، از آن جهت كه تمام حقيقت وجوديشان، مستند به فاعل و ايجاد كننده آنها است، «موجودات» امرى ناميده مى‏شوند. يس (36)، آيه 82. در آيه ديگرى قمر (54)، آيه 50.، خداوند امر خود را به «چشم برهم‏زدن» تشبيه‏مى‏كند و اين بدان معنااست كه امر الهى، هيچ‏گونه زمان بردار نيست. به هر روى براساس اين آيه، موجوداتى كه تنها به امر الهى وابسته‏اند و هيچ‏گونه استنادى به اسباب امكانى ندارند، موجوداتى بيرون از افق زمان و مكان‏اند و وجود آنها دفعى است؛ نه تدريجى. چون روح از موجودات امرى است، داراى اين خصايص است و از آنجا كه روح از عالم امر؛ يعنى، موجودى مصون از تدريج و تغيير و بيرون از سيطره زمان و مكان ...................

لطفاً به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

راههای كه بتوانیم شخصی را به قرآن معتقد نماییم چیست؟

راههایی كه بتوانیم شخصی را به قرآن معتقد نماییم چیست؟

پرسش:
راههایی كه بتوانیم شخصی را به قرآن معتقد نماییم چیست؟
پاسخ:
از راه های مختلف می توان اعتقاد به قرآن را محكم كرد، از جمله:
1. بهترین راه استحكام اعتقاد نسبت به كتاب الهی، شناخت و معرفت به آن در ابعاد مختلف است از جمله شناخت جنبه های اعجاز آن مثل اعجاز علمی، عددی، بیانی و... چنان كه برخی از غیر مسلمانان با شنیدن و آگاهی نسبت به جنبه های شگفت انگیز قرآن و آشنا شدن با معارف عمیق آن به اسلام و قرآن ایمان آورده و معتقد شده اند.
2. می توان از را مقایسه كردن قرآن كریم با سایر كتاب های آسمانی به عظمت و برتری قرآن كریم پی برد.
3. انس پیدا كردن با قرآن، خواندن و تلاوت آن، فهمیدن و تدبر در آیات آن، حفظ و عمل به دستورهای آن، استعانت جستن از خداوندمتعال و خود قرآن كریم، در استحكام اعتقاد به قرآن بسیار مفید است. می توان فهمید كه قرآن معجزه بی نظیر و جاودان پیامبراكرم(صلی الله علیه وآله) می باشد و بشریت از آوردن مثل آن عاجز مانده است و این در حالی است كه خود قرآن همواره از انسان ها خواسته كه.................

لطفاً به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته